قیاس مرکبقياس مركب، بهمعنای یک سلسله قیاسهای متوالی مترتبِ بر هم با نتایج مختلف برای رسیدن به مطلوب است، بهنحوی که نتیجه هر قیاس در قیاس بعدی مقدمه واقع شود. ۱ - اقسام بسیطقیاس، در یک تقسیم به بسیط و مرکب تقسیم میگردد. ۲ - توضیح اصطلاحقیاس مرکب، قیاسی است که از دو یا چند قیاس ترکیب یافته به نحوی که نتیجه بعضی از قیاسها مقدمه بعضی دیگر است و از مجموع آنها مطلوب حاصل میگردد. به عبارت دیگر قیاس مرکب آن است که مقدماتش به خودی خود ثابت نبوده و در علم دیگری هم قبلا ثابت نشده و اثبات آن را به جای دیگر هم محول ننماییم. در این صورت ناچاریم ابتدا قیاس یا قیاسهای دیگری تشکیل داده و نتایج آنها را مقدمه قیاسهای بعدی قرار دهیم و از وجود یکی از لوازم، لازم دیگر را اثبات کنیم تا به مطلوب نهایی خود برسیم. مثال: اگر بخواهیم ثابت کنیم که نفس همیشه جاوید و باقی است و بخواهیم همه مقدمات این مطلوب را در همین جا ثابت کنیم، چند قیاس تشکیل میدهیم: قیاس اول: "نفس در محل مخصوصی از بدن یا جسم دیگر جای نگرفته است، و هر چیزی که در جسمی یا مکانی قرار نگرفته باشد و به حسب وجود نیز به چیزی که در محل و مکان است محتاج نباشد، مجرد از ماده خواهد بود. نتیجه: نفس از ماده مجرد است". قیاس دوم: "نفس مجرد از ماده است، و هر موجود مجرد از ماده، با چیزی که دارای قوه و قبول است قرین نخواهد بود. نتیجه: نفس با چیزی که قوه و قبول در آن باشد توام نیست". قیاس سوم: "نفس با چیزی که قوه و قبول در آن وجود داشته باشد توام نیست. و هر چیزی که با قوه و قبول توام نباشد تغییر و تجزیه پذیر نیست. نتیجه: نفس تحول و تغییر نمیپذیرد". قیاس چهارم: "نفس تحول و تغییر نمیپذیرد، و هر چیزی که تحول و تغییر نپذیرد زوال ندارد. نتیجه: نفس زوال ندارد". ۳ - اقسام قیاس مرکبقیاس مرکب بر دو قسم است: ۳.۱ - قیاس مرکب موصولدر قیاس مرکب موصول به نتایج هر یک از قیاسها تصریح میشود؛ یک بار به عنوان نتیجه قیاس، و بار دیگر به عنوان مقدمه قیاس دیگر. مثلا گفته میشود: "کل (ج) (ب)، و کلّ (ب) (ه)، فکلّ (ج) (ه)". و سپس گفته میشود: "کل (ج) (ه)، و کلّ (ه) (د)، فکلّ (ج) (د)". و مانند: "کل انسان حیوان، و کل حیوان نامٍ، فکلّ انسان نامٍ. و کلّ انسان نامٍ، و کلّ نامٍ جسم، فکلّ انسان جسم". بنابراین در این نوع قیاس مرکب، نتیجه در هر قیاس ذکر میگردد، به گونهای که نتیجه مقدمه اول، مقدمه برای قیاس بعدی باشد. از باب نمونه گفته میشود: قیاس اول: صغری: انسان خردمند است؛ کبری: هر خردمندی طالب کمال است؛ نتیجه: پس انسان طالب کمال است. قیاس دوم: صغری: انسان طالب کمال است؛ کبری: هر طالب کمال ابزارهای رسیدن به کمال را فراهم میکند؛ نتیجه: پس انسان ابزارهای رسیدن به کمال را فراهم میکند. [۶]
شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۶۰.
[۷]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۷۶-۱۷۸.
[۸]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۱۵۸.
[۹]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۲، ص۴۰۹.
[۱۰]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۶۴.
۳.۲ - قیاس مرکب مفصولدر قیاس مرکب مفصول فقط نتیجه نهایی ذکر شده و نتیجه قیاسهای قبلی ذکر نمیشود مانند: "کل (ج) (ب)، و کل (ب) (ه)، و کل (ه) (د)، فکلّ (ج) (د)". و مانند: "کل انسان حیوان، و کل حیوان نامٍ، و کل نامٍ جسم، فکلّ انسان جسم". در این نوع قیاس نیز چند قیاس به نحو متوالی ذکر میشود، ولی با این تفاوت که نتیجه قیاسها ذکر نمیشود، تنها آخرین نتیجهای که از مجموع قیاسها بدست میآید در کلام ذکر میشود. البته در مواردی که قیاس موصول النتایج مصداقی از قیاس مضمر باشد ذکر نتیجه لازم نیست. از باب نمونه گفته میشود: مقدمه اول: هر شاعری احساسات قوی دارد؛ مقدمه دوم: هر کسی احساسات قوی دارد از غم بینوایان رنج میبرد؛ مقدمه سوم: هر کسی از غم بینوایان رنج میبرد عاطفه قوی دارد؛ نتیجه: هر شاعری عاطفه قوی دارد. در بیانات وارد شده از اولیای دین نیز گفتارهای بسیاری در این قالب قیاسی میگنجد. در حدیث قدسی آمده است: هر که مرا جوید مییابد، هر که مرا یابد دلباختهام میشود، هر که دلباختهام شود او را میکشم، هر که را بکشم دیهاش خودم هستم. (من طلبنی فقد وجدنی، و من وجدنی فقد عشقنی، و من عشقنی فقد قتلته، و من قتلته فا نا دیته). [۱۱]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ص۱۴۵.
[۱۲]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۲۱-۳۲۲.
[۱۴]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۲، ص۴۳۳-۴۳۷.
[۱۵]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۳۹.
۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خوانساری، محمد، منطق صوری. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق). • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • مظفر، محمدرضا، المنطق. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۵ - پانویس
۶ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس مرکب»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۳۰. پژوهشکده باقرالعلوم، برگرفته از مقاله «قیاس مرکب». ردههای این صفحه : قیاس
|